فاطمه شاکری هر ساله در اواخر ماه ذوالقعده و شروع ماه ذوالحجه هماهنگ با شور و نشاط حاجیان در سراسر جهان، دلها و جانها و زبانها، بسوی کعبه­ ی موعود به جریان و تپش می­ افتند. گروهی خاطرات شیرین حج خود را مرور کرده و با قلبهایشان، همراه با حاجیان به راه می­ افتند. گروهی دیگر با تجدید آرزوهای دیرینه خود، به امید عملی شدن خواسته­ های قلبی خویش، با راهیان کوی دوست همگام می ­گردند. دسته­ای با قلم و زبان رسای خود، رسالتشان را انجام می­ دهند و فلسفه ­ی وجودی حج را برای مردم تبیین می­ کنند و انگیزه­ ها را برای قصد به کعبه موعود می ­انگیزانند و در این میان گروهی نیز با قلم و زبان روان خدادادی ­شان، علیه دین و خالق و شعائر اسلام با جان و دل تلاش می­ کنند تا مردم را از مسیر عبودیت خالصانه منحرف گردانند! دشمنان اسلام همواره در حال سم­پاشی مغزها و قلبهای مومنان هستند و شبهاتی ایجاد می­ کنند، که الحمدلله علماء و نویسندگان آزاده و مومن، برای خنثی­ سازی و پاکسازی اذهان جوانان مومن، در سراسر جهان به زبانهای مختلف، جهاد علمی می­ کنند؛ که شایسته است خود را به زیور علم و منطق و فلسفه همراه با یقین و ایمان به خالق جهان هستی آراسته گردانیم تا حرفی برای گفتن و قلمی برای به تصویر کشاندن زیبایی­ های شعائر دین الله داشته باشیم. و اما چرا حج؟ چرا مأمور به انجام اعمال تقلیدی از قرن­ها­ی پیش هستیم؟ قرار است با ادای فریضه حج به کجا برسیم؟ آیا نیت­های همه ­ی حاجیان یکی است و همه به اهداف حج دست می ­یابند؟ آیا هدف از حج رسیدن به تقوا است؟ یا تقوا، باعث رفتن به حج می شود؟ -چگونه ارکان و واجبات حج باعث تقویت تقوا می­ گردد؟ -آیا ممکن است کسی حج انجام دهد ولی به تقوای الهی نزدیکتر نگردد؟ چرا قید ذکر الله به کرات در جای جای اعمال حج خصوصا در انجام قربانی یادآوری شده است؟ آنچه ماحصل یک حج مقبول است چه می­ تواند باشد؟ جواب­های این سوالات کلیدی، می ­تواند راهگشای اذهان زنگ زده ما باشد. حج همانطور که از اسمش پیداست، معنی لغوی ­اش یعنی قصد کردن و معنی اصطلاحی یا همان شرعی ­اش یعنی قصد خانه خدا نمودن با انجام اعمالی خاص در ایامی خاص می ­باشد. حج واجب است و خداوند بی نیاز از آن می ­باشد. ما هستیم که نیازمندیم تا از دایره کفر خارج گردیم وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلْبَيْتِ مَنِ ٱسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِىٌّ عَنِ ٱلْعَـالَمِينَ (آل عمران/ ۹۷) تقوا یعنی ارتباط تنگاتنگ با الله در انجام اوامر و ترک منهیات تقوای الهی گوهر نابی است که به کمک انسان می ­آید تا بتواند در مسیر عبودیت و توحید اسماء و صفات الهی قرار گیرد و مسیر شرک و بت پرستی و پیروی از هوای نفس و شیطان را بسلامت طی کند و محفوظ بماند. از آنجائی که حج خانه خدا یکی از ارکان اسلام و از واجبات هر فرد مسلمان در صورت توان و استطاعت مالی و جانی، می­ باشد، مسلّم است که فوائد زیادی برای حاجی دربر دارد تا بتواند بوسیله آن، بندگی الله را بهتر و آسانتر انجام دهد. در واقع ارکان اسلام، همچون منابع سوخت بسیار موثر، جهت ایجاد انرژی لازم در فرد مومن، برای حرکت در مسیر عبودیت و صراط مستقیم و مبارزه با هوای نفس و وسوسه ­های جن و انس بشمار می ­آید، که بدون آن نمی­ توان ارتباط مؤثری با پروردگار مهربان و خلق او برقرار نمود؛ چون نفس انسان و همچنان شیطان، دو نیروی بازدارنده از مسیر عبودیت خالق جهانیان هستند؛ و انسان همانگونه که فطرت خدایی دارد، مستعد پذیرش باطل نیز می ­باشد. با توجه به اینکه معیار برتری انسانها از سوی رب العالمین، تقوا معرفی شده، شایسته است، انسانهای زرنگ از هر موقعیتی برای کسب عنصر گران قیمت تقوا نهایت تلاش خود را بکار گیرند، تا با این سرمایه­ ی گرانبها­، گوهر وجودی خود را ارتقاء دهند و به مرحله عبودیت کامل و خالص برسند. رابطه تقوا، عبادت و اطاعت، رابطه­ ای مستقیم است. در واقع اطاعت محضی که در ارکان حج مشهود است، باعث تقویت گوهر تقوا در قلب حاجی می­ گردد. و از طرفی وجود تقوا و احساس حضور خداوند در کل لحظات عمر، از درون و بیرون، باعث اطاعت بدون چون و چرا و بدون جبر از فرمان­ های الله می ­گردد، که رسیدن به چنین مرحله ­ای یعنی مرحله عبودیت خالصانه و خیر مطلق بوسیله تسلیم محض خالق خود شدن به ارمغان می ­آورد. خیر و نیکی آن نیست که در زمان جاهلیت در هنگام احرام انجام می‌دادند و فکر می‌کردند کار نیک انجام می دهند؛ آنها بعد از خروج از خانه هایشان به سوی کعبه، اگر می خواستند به خانه برگردند، از پشت بام وارد خانه می شدند و از درهای اصلی منازلشان نمی‌رفتند و اینکار را عین نیکی می دانستند! خداوند آنها را راهنمایی کرد که خیر و نیکی آن است که به دستور الله حرکت کنید و اوامر و نواهی او را دقیق به جای آورید و خداوند را ناظر بر کارهایتان بدانید که این به تقوا نزدیکتر است و این گونه زندگی کردن یعنی دستیابی به خیر مطلق است. وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَى وَأْتُوا ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَ‌بِهَا وَٱتَّقُوا ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ( البقره﴿١٨٩﴾ همانگونه که خداوند در دیگر ارکان اسلام همچون نماز، روزه و زکات که به صورت روزانه و سالانه برنامه تقویت حس تقوا را به وسیله کنترل هوای نفس و امیال حیوانی، برای ما تنظیم نموده، در حج نیز کاملاً مشهود است. محدود شدن نیازهای اولیه انسان مثل خوردن و آشامیدن، خواب، امیال جنسی، قضای حاجت و همچنین غلبه بر حب مال و حس مالکیت در اجرای حکم زکات، که فردی با تسلیم آگاهانه و اشتیاق به اختیار خود، آن را اجرا کند، گوهر تقوا را در او پرورش می دهد تا بتواند در برابر پرتگاه­های خطر، ایمن گردد و تسلیم هر کس و ناکسی نگردد بتواند تا کنترل دل خویش را داشته باشد و فرمان سواری­ اش را فقط در جاده مستقیم به حرکت درآورد. محدودیت­های حلالی که خداوند در ضمن ارکان اسلام برای مومنان برنامه‌ریزی کرده است، شبیه خوردن خوراکی‌های حلالی هست که برای سلامتی جسمی، باید محدود باشد و نباید افسارگسیخته هرچه دل، هوای آن را داشته باشد، در هر زمان و هر مقدار خورده شود. ویا مانند محدودیت­های غذایی است که بلاتشبیه پزشک برای مدت محدودی به بیمار خود می­ کند. یکی از مسائل مهم دیگری که در موسم حج مطرح است، قربانی کردن خالصانه برای الله می ­باشد. نه بخاطر مقاصد دیگر. چون نذر و قربانی در بین انسانها از دیر باز بوده و شیطان تمام تلاشش برای شریک قرار دادن قربانیها و نذورات بندگان خدا بکار گرفته و می­ گیرد! قربانی کردن یعنی خداوند را بر هوای نفس و هر محبوب دیگر ترجیح دادن و آنها را فدای یگانه محبوب خود کردن و این جز با تقوای الهی هرگز میسر نیست و انسانی که قربانی می­ کند باید بداند خداوند نیاز به گوشت و خون قربانی آنها ندارد بلکه او می ­خواهد ما به گوهر تقوا دست بیابیم لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلَـٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقْوَى مِنكُمْ (الحج٣٧﴾ برپایی ارکان و واجبات حج از شعائر اسلام است و هر کسی آن را تعظیم کند و بزرگ بپندارد، این نشانه تقوای قلب آنهاست و هدف اصلی جز این نمی ­باشد که قلبها در برابر الله خاشع و خاضع گردند و جز الله کسی را معبود برحق خود قرار ندهند. ذَ‌لِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَـآئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى ٱلْقُلُوبِ (الحج﴿٣٢﴾ رابطه­ ی مفاهیمی چون ذکر، تقوا، اطاعت و عبادت، رابطه ­ای ناگسستنی است و این مفاهیم اساسی زنجیر وار بهم پیوسته ­اند و تقوا بوسیله انرژی ارتباط موثربا الله تقویت می ­گردد. أَنِ ٱعْبُدُوا ٱللَّهَ وَ ٱتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ (نوح/۳) وَٱذْكُرُوا نِعْمَةَ ٱللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَـاقَهُ ٱلَّذِى وَاثَقَكُم بِهِۦٓ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَٱتَّقُوا ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ (مائده/۷) لَيْس عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَآ أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَـاتٍ فاذْكُرُوا ٱللَّهَ عِندَ ٱلْمَشْعَرِ ٱلْحَرَامِ وَٱذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِۦ لَمِنَ ٱلضَّآلِّينَ ﴿١٩٨﴾ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ ٱلنَّاسُ وَٱسْتَغْفِرُوا ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١٩٩﴾ بنابراین از شروع قصد و حرکت بسوی خانه­ ی محبوب تا رسیدن و انجام تکالیف تعیین شده از نزد خالق یکتا و خروج از آن، گوهر تقوا درخشان است و تمام اعمال حج در درخشش این گوهر کمیاب نقش اساسی دارند. نمونه ­هایی از رهنمودهای خداوند در رسیدن به تقوای قلب و جوارح از خلال انجام اعمال حج: طواف صفا و مروه از شعائر دين الله است. إِنَّ ٱلصَّفَا وَٱلْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ ٱلْبَيْتَ أَوِ ٱعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًۭا فَإِنَّ ٱللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ/ البقره ﴿١٥٨﴾ دست کشیدن از جنگ در ماه حج مگر در قبال تعدی دشمنان و مجهز به سلاح تقوا ٱلشَّهْرُ ٱلْحَرَامُ بِٱلشَّهْرِ ٱلْحَرَامِ وَٱلْحُرُمَـٰتُ قِصَاصٌۭ ۚ فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿١٩٤ البقره ﴾ کامل کردن حج و عمره در سایه تقوا (تأکید امر به تقوا در اطاعت) (بقره/۱۹۶) وَأَتِمُّوا۟ ٱلْحَجَّ وَٱلْعُمْرَةَ لِلَّهِ ۚ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا ٱسْتَيْسَرَ مِنَ ٱلْهَدْىِ ۖ وَلَا تَحْلِقُوا۟ رُءُوسَكُمْ حَتَّىٰ يَبْلُغَ ٱلْهَدْىُ مَحِلَّهُۥ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِۦٓ أَذًۭى مِّن رَّأْسِهِۦ فَفِدْيَةٌۭ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍۢ ۚ فَإِذَآ أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِٱلْعُمْرَةِ إِلَى ٱلْحَجِّ فَمَا ٱسْتَيْسَرَ مِنَ ٱلْهَدْىِ ۚ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَـٰثَةِ أَيَّامٍۢ فِى ٱلْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ ۗ تِلْكَ عَشَرَةٌۭ كَامِلَةٌۭ ۗ ذَ‌ٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُۥ حَاضِرِى ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ ﴿١٩٦﴾ نهی از مسائل جنسی، فسق و جدال در زمان احرام با پشتوانه تقوا و تقویت تقوا ٱلْحَجُّ أَشْهُرٌۭ مَّعْلُومَـٰتٌۭ ۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِى ٱلْحَجِّ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا۟ مِنْ خَيْرٍۢ يَعْلَمْهُ ٱللَّهُ ۗ وَتَزَوَّدُوا۟ فَإِنَّ خَيْرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقْوَىٰ ۚ وَٱتَّقُونِ يَـٰٓأُو۟لِى ٱلْأَلْبَـٰبِ ﴿١٩٧البقره﴾ ذکر در ایام تشریق و اختیار دو یا سه روز ماندن در صحرای منی، ویژه متقین است که خللی وارد نمی ­شود. وَٱذْكُرُوا۟ ٱللَّهَ فِىٓ أَيَّامٍۢ مَّعْدُودَ‌ٰتٍۢ ۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِى يَوْمَيْنِ فَلَآ إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ لِمَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٠٣﴾البقره تعظیم شعائر و نهی از محرمات در ماه حرام و شهر حرام و در حال احرام و همچنین عدم تجاوز به دشمنانی که سد راه مسجدالحرام بودند با استفاده از وسیله موثر تقوا (مائده/۱و۲) يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَوْفُوا۟ بِٱلْعُقُودِ ۚ أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ ٱلْأَنْعَـٰمِ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّى ٱلصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ ۗ إِنَّ ٱللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ ﴿١﴾ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُحِلُّوا۟ شَعَـٰٓئِرَ ٱللَّهِ وَلَا ٱلشَّهْرَ ٱلْحَرَامَ وَلَا ٱلْهَدْىَ وَلَا ٱلْقَلَـٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلْبَيْتَ ٱلْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًۭا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَ‌ٰنًۭا ۚ وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَٱصْطَادُوا۟ ۚ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَـَٔانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا۟ ۘ وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَ‌ٰنِ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ ۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ ﴿٢﴾ ماه حرام فرصتی برای تقوا- تکمیل میثاق با مشرکین و تحریم جنگ توبه/۳و۴: فَسِيحُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍۢ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِى ٱللَّهِ ۙ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُخْزِى ٱلْكَـٰفِرِينَ ﴿٢﴾ وَأَذَ‌ٰنٌۭ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلنَّاسِ يَوْمَ ٱلْحَجِّ ٱلْأَكْبَرِ أَنَّ ٱللَّهَ بَرِىٓءٌۭ مِّنَ ٱلْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُۥ ۚ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌۭ لَّكُمْ ۖ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِى ٱللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ حرمت خانه خدا و ماه حرام و قربانی نشان دار و بی نشان دارای ارزش است. رعایت این مسائل که خدا را ناظر بر کار خود بدانید. مائده/۹۵و۹۴: يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَيَبْلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ بِشَىْءٍۢ مِّنَ ٱلصَّيْدِ تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ ٱللَّهُ مَن يَخَافُهُۥ بِٱلْغَيْبِ ۚ فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَ‌ٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٌۭ ﴿٩٤﴾ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَقْتُلُوا۟ ٱلصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌۭ ۚ وَمَن قَتَلَهُۥ مِنكُم مُّتَعَمِّدًۭا فَجَزَآءٌۭ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ ٱلنَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِۦ ذَوَا عَدْلٍۢ مِّنكُمْ هَدْيًۢا بَـٰلِغَ ٱلْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّـٰرَةٌۭ طَعَامُ مَسَـٰكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَ‌ٰلِكَ صِيَامًۭا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِۦ ۗ عَفَا ٱللَّهُ عَمَّا سَلَفَ ۚ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ ٱللَّهُ مِنْهُ ۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌۭ ذُو ٱنتِقَامٍ ﴿٩٥﴾ حلال بودن صید دریایی و حرام بودن صید خشکی (برای محرم) و ختم آیه به تقوا ازالله با اعتقاد به علیم بودن الله در هر حال و هر مکان=تقوا (مائده/۹۶و۹۷) أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ ٱلْبَحْرِ وَطَعَامُهُۥ مَتَـٰعًۭا لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ ۖ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ ٱلْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًۭا ۗ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ ٱلَّذِىٓ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٩٦﴾ جَعَلَ ٱللَّهُ ٱلْكَعْبَةَ ٱلْبَيْتَ ٱلْحَرَامَ قِيَـٰمًۭا لِّلنَّاسِ وَٱلشَّهْرَ ٱلْحَرَامَ وَٱلْهَدْىَ وَٱلْقَلَـٰٓئِدَ ۚ ذَ‌ٰلِكَ لِتَعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِى ٱلسَّمَـٰوَ‌ٰتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ وَأَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ ﴿٩٧﴾ بعد از اتمام اعمال حج باز هم چاشنی ذکر الله برای صیقل کردن گوهر تقوا فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَـٰسِكَكُمْ فَٱذْكُرُوا۟ ٱللَّهَ كَذِكْرِكُمْ ءَابَآءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًۭا ۗ﴿٢٠٠البقره﴾ خواسته­ حاجیانی که گوهر تقوا بدست نیاوردند فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِى ٱلدُّنْيَا وَمَا لَهُۥ فِى ٱلْءَاخِرَةِ مِنْ خَلَـٰقٍۢ ﴿٢٠٠البقره﴾ خواسته­ حاجیان متقی و اهل ذکر موثر وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِى ٱلدُّنْيَا حَسَنَةًۭ وَفِى ٱلْءَاخِرَةِ حَسَنَةًۭ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ﴿٢٠١﴾ ظهور ویژگی متقین در حج (انفاق، کنترل خشم، در صورت انجام فاحشه و ظلم، یاد الله واستغفار)(آل عمران/۱۳۳الی 135 وَسَارِعُوٓا۟ إِلَىٰ مَغْفِرَةٍۢ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا ٱلسَّمَـٰوَ‌ٰتُ وَٱلْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ﴿١٣٣﴾ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِى ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلْكَـٰظِمِينَ ٱلْغَيْظَ وَٱلْعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِ ۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلْمُحْسِنِينَ ﴿١٣٤﴾ وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا۟ فَـٰحِشَةً أَوْ ظَلَمُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا۟ ٱللَّهَ فَٱسْتَغْفَرُوا۟ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا۟ عَلَىٰ مَا فَعَلُوا۟ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿١٣٥﴾